-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)
-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:41798 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:31

چگونه طالوت به پادشاهي بني اسرائيل رسيد؟

قوم يهود كه در زير سلطه فرعونيان، ضيعف و ناتوان شده بودند، بر اثر رهبريهاي خردمندانه موسي(ع) از آن وضع اسف​انگيز نجات يافته و به قدرت و عظمت رسيدند. خداوند به بركت اين پيامبر نعمتهاي فراواني به آنها بخشيده كه از جمله صندوق عهد بود. قوم يهود با حمل اين صندوق در جلو لشگر يكنوع اطمينان خاطر و توانائي روحي پيدا مي​كردند و اين قدرت و عظمت تا مدتي بعد از موسي(ع) ادامه داشت، ولي همين پيروزيها و نعمتها كم كم باعث غرور آنها شد و تن به قانون شكني دادند، سرانجام به دست فلسطينيان شكست خورده و قدرت و نفوذ خويش را همراه صندوق عهد از دست دادند، بدنبال آن چنان دچار پراكندگي و اختلاف شدند كه در برابر كوچك​ترين دشمنان قدرت دفاع نداشتند تا جائي كه دشمنان، گروه كثيري از آنها را از سرزمين خود بيرون راندند و حتي فرزندان آنها را به اسارت گرفتند.

اين وضع سالهائي ادامه داشت تا آنكه خداوند پيامبري بنام «اشموئيل» را براي نجات و ارشاد آنها برانگيخت، آنها نيز از ظلم و جور دشمنان به تنگ آمده بودند و دنبال پناهگاهي مي​گشتند، گرد او اجتماع كردند، و از او خواستند رهبر و اميري براي آنها انتخاب كند تا همگي تحت فرمان و هدايت او، يك دل و يك رأي، با دشمنان نبرد كنند، تا عزت از دست رفته را باز يابند.

«اشموئيل» كه به روحيات و سست همتي آنان بخوبي آشنا بود در جواب گفت از آن بيم دارم كه چون فرمان جهاد در رسد از دستور امير و رهبر خود سرپيچي كنيد و از مقابله و پيكار با دشمن شانه خالي نمائيد.

آنها گفتند چگونه ممكن است ما از فرمان امير سرباز زنيم و از انجام وظيفه دريغ نمائيم، در حالي كه دشمن، ما را از وطن خود بيرون رانده و سرزمين​هاي ما را اشغال نموده و فرزندان ما را به اسارت برده است.

اشموئيل ديد كه جمعيت با تشخيص درد به سراغ طبيب آمده​اند و گويا رمز عقب​ماندگي خود را درك كرده​اند، بدرگاه خداوند روي آورده و خواسته قوم را به پيشگاه وي عرضه داشت به او وحي شد كه «طالوت» را به پادشاهي ايشان برگزيدم.

اشموئيل عرض كرد خداوندا من هنوز طالوت را نديده و نمي​شناسم، وحي آمد ما او را بجانب تو خواهيم فرستاد، هنگاميكه او نزد تو آمد فرماندهي سپاه را باو واگذار و پرچم جهاد بدست وي بسپار!

طالوت مردي بلند قامت و تنومند و خوش​اندام بود اعصابي محكم و نيرومند داشت و از نظر قواي روحي نيز بسيار زيرك و دانشمند و با تدبير بود، و بعضي علت انتخاب نام «طالوت» را براي وي همان طول قامت او ميدانند، ولي با اين همه شهرتي نداشت و با پدرش در يكي از دهكده​ها در ساحل رودخانه​اي مي​زيست و چهارپايان پدر را به چرا مي​برد، و كشاورزي مي​كرد.

روزي بعضي از چهارپايان او، در بيابان گم شدند، طالوت به افتاق يكي از دوستان خود جستجوي آنها در اطراف رودخانه به گردش درآمد، اين وضع تا چند روز ادامه يافت تا اينكه به نزديك شهر «صوف» رسيدند.

دوست وي گفت ما اكنون به سرزمين «صوف» شهر «اشموئيل» پيامبر رسيده​ايم، بيا نزد وي رويم شايد در پرتو وحي و فروغ رأي او به گم شده خويش راه يابيم، هنگامي كه وارد شهر شدند، با «اشموئيل» برخورد كردند.

همين كه چشمان اشموئيل و طالوت به يكديگر افتاد ميان دلهاي آنان آشنائي برقرار شد، اشموئيل از همان لحظه طالوت را شناخت و دانست كه اين جوان همان است كه از طرف خداوند براي فرماندهي جمعيت تعيين شده هنگامي كه طالوت سرگذشت خود را براي اشموئيل شرح داد او گفت اما چهارپايان، هم​اكنون در راه دهكده رو به باغستان پدرت روانه هستند و از ناحيه آنها نگران مباش، ولي من تو را براي كار بسيار بزرگ​تر از آن دعوت مي​كنم، خداوند تو را مأمور نجات بني اسرائيل ساخته است.

طالوت نخست از اين پيشنهاد تعجب كرد و سپس با خوشوقتي آن را پذيرفت، اشموئيل به قوم خود گفت

خداوند طالوت را به فرماندهي شما برگزيده، و لازم است همگي از وي پيروي نمائيد، بنابراين خود را براي جهاد در برابر دشمن آماده سازيد.

بني اسرائيل كه براي فرمانده و رئيس لشگر امتيازاتي از نظر نسب و ثروت لازم مي​دانستند و هيچ​كدام را در طالوت نمي​ديدند، در برابر اين انتصاب سخت به حيرت افتادند، زيرا به عقيده آنها وي نه از خاندان «لاوي» بود كه سابقه نبوّت داشتند، و نه از خاندان «يوسف» و «يهودا» كه داراي سابقه حكومت بودند، بلكه از خاندان «بنيامين» گمنام بود، و از نظر مالي نيز تهي​دست بود، لذا به عنوان اعتراض گفتند او چگونه مي​تواند بر ما حكومت كند، و ما از او سزاوارتريم؟!.

اشموئيل كه آنان را سخت در اشتباه مي​ديد گفت خداوند، او را بر شما امير قرار داده و شايستگي فرمانده و رهبر به نيروي جسمي و قدرت روحي است كه هر دو به اندازه كافي در طالوت هست، و از اين نظر بر شما برتري دارد. ولي آنها نشانه​اي كه دليل بر اين انتخاب از ناحيه خدا باشد مطالبه كردند!

اشموئيل گفت نشانه آن اين است كه، تابوت (صندوق عهد) كه از يادگارهاي مهم انبياء بني اسرائيل است و مايه دلگرمي و اطمينان شما در جنگها بوده در حالي كه جمعي از فرشتگان آن را حمل مينمايند بسوي شما باز مي​گردد، و چيزي نگذشت كه صندوق عهد بر آنها ظاهر شد، آنها با ديدن اين نشانه فرماندهي طالوت را پذيرفتند.




قصه هاي قرآن

حضرت آيت الله مكارم شيرازي

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.